جدول جو
جدول جو

معنی غیب خانه - جستجوی لغت در جدول جو

غیب خانه
عالم غیب، در فلسفه جهان دیگر، مقابل عالم شهادت، عالم آخرت
تصویری از غیب خانه
تصویر غیب خانه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غریب خانه
تصویر غریب خانه
جایی که غریبان در آن بسر برند خانه غرباء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبت خانه
تصویر غیبت خانه
نهانخانه، سرای دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبخانه
تصویر غیبخانه
خانه غیب، عالم غیب، نهانخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادب خانه
تصویر ادب خانه
دبستان، مکتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیو خانه
تصویر دیو خانه
جایگاه دیو محل دیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکیب خانه
تصویر رکیب خانه
محل گرد آوری رکابها انبار رکاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیبه خانه
تصویر جیبه خانه
زره خانه
فرهنگ لغت هوشیار
پیشگاه خانه صدراطاقصدر بیت رواق مقابل پس خانه، ایوانی که در مرتبه دوم باشد، بار و چادر و اسباب سفر شاهان و بزرگان که از پیش برند: درتوجه خراسان اهتمام نمود (شاه عباس اول) و در ساعت سعد از مقر سلطنت عظمی پیشخانه همایون بیرون زدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیک خانه
تصویر پیک خانه
پستخانه پست خانه چارپار خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه خانه
تصویر سیه خانه
سیاه چادر، زندان محبس، خانه بدیمن منزل بی میمنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر خانه
تصویر شیر خانه
محلی که شیر را در آن نگهداری کنند باغ وحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غسل خانه
تصویر غسل خانه
حمام، گرمابه، غسالخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادب خانه
تصویر ادب خانه
دبستان، مکتب، مدرسه، مستراح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاب خانه
تصویر تاب خانه
خانه ای که در زمستان با بخاری گرم شود، گرم خانه، خانۀ زمستانی، تاوانه، تاوخانه، برای مثال در چنین فصل تاب خانۀ شاه / داشته طبع چار فصل نگاه (نظامی۴ - ۶۱۱)
خانه ای که دیوارهای آن آیینه کاری شده باشد، جام خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرب خانه
تصویر طرب خانه
طرب سرای، جای شادی و طرب، محل عیش و عشرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کتب خانه
تصویر کتب خانه
کتابخانه، محلی عمومی با کتاب های بسیار و مکانی برای مطالعه، کتاب فروشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عزب خانه
تصویر عزب خانه
خانه ای که چند مرد مجرد برای خوش گذرانی در آن به سر می برند، روسپی خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خانه
تصویر ضرب خانه
زراب خانه میخکده ضرابخانه دار الضرب
فرهنگ لغت هوشیار
جائی که مردان مجرد گرد آیند و با زنان بطور مشروع و یا نا مشروع مبادرت کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قید خانه
تصویر قید خانه
بند خانه بندیخانه محبس زندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتب خانه
تصویر کتب خانه
ماتیکانده کتابخانه: (از کتب خانه و علمنا ذوق علمی چشیده ام که مپرس) (مولوی)} بس که خرابات شد صومعه صوف پوش بس که کتب خانه گشت مصطبه درد خوار . {توضیح در غزلیات چاپ فروغی نیامده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خانه
تصویر پیش خانه
((نِ))
پیشگاه خانه، ایوان، لوازم و اسباب سفر که از پیش فرستاده شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عزب خانه
تصویر عزب خانه
((~. نِ))
خانه ای که چند مرد مجرد در آن زندگی می کنند، جایی که مردها با زن ها رابطه نامشروع برقرار می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غسل خانه
تصویر غسل خانه
((~. نِ))
حمام، مستراح
فرهنگ فارسی معین
خانه ای که در آن پرده های کتان می آویختند و برای خنک شدن هوا آن ها را مرطوب می کردند، خانۀ تابستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب خانه
تصویر آب خانه
مستراح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب خانه
تصویر شب خانه
خانه ای که شب ها درویشان در آن به سر می برند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیب دان
تصویر غیب دان
آنکه از غیب آگاه است و غیب و نهان را می داند، دانندۀ غیب، عالم الغیب، برای مثال زورت ار پیش می رود با ما / با خداوند غیب دان نرود (سعدی - ۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غم خانه
تصویر غم خانه
خانۀ غم، جایی که در آن غم و غصه بسیار باشد، غمکده، ماتمکده، کنایه از دنیا، کنایه از دل پرغم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیب دان
تصویر غیب دان
نهاندان راز دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم خانه
تصویر غم خانه
سوکخانه اندوهکده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب خانه
تصویر آب خانه
مستراح، مبرز، مبال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب خانه
تصویر شب خانه
((شَ نِ))
شبستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب خانه
تصویر آب خانه
وضوخانه، مستراح
فرهنگ فارسی عمید